گفتارپریشی anarcho-spelling

… یا h مثلاً؟ ح؟  ه؟   ها؟  ــه؟  ــها؟ من نقاشی بلد نیستم. این همه شکل و نقاشی! تازه می‌گویی این ح اساساً با آن بقیه فرق دارد؟ چه فرقی آخر؟  چه فرقی میکند حوا با هوا؟

مهم نیست به جان خودم. دیکته مهم نیست. بازیمان داده‌اند عمری. سخت نگیر. حوا همان هواست. هوس نه ها! هوا را میگویم. که می‌رود تو و می‌آید بیرون. از دماغمان می‌آید بیرون. همان هوس را میگویم. هر کاری کنی از دماغت می‎آید بیرون.

دلم حواتو کرده. حوای من؟ مگر خودت حوا نداری بی ناموس؟ نه ندارم. هوا نیست اینجا. نفسم در نمی‌آید. هوای مرا داشته باش. حوایت را؟ باشه. نه، هوای خودت را؟ این همه هوا؟ این همه هوس؟ این همه نفس؟ این همه حال؟ این همه حوله؟ این همه هله هوله؟ این همه ناز و نیاز؟

همه از دماغمان بیرون می‌آید. مثل هوا. مثل حوا که بیرون آمد. با دحانت هم نفس بکشی فرقی ندارد. بو می‎دحیم. ما شاهکار خلقتیم، حمه

برچسب‌ها: , ,

7 پاسخ to “گفتارپریشی anarcho-spelling”

  1. یانو Says:

    هال و هوسله نداشتیم وقتی آمدیم این تو.کلی هال نمودیم(که جنسیتی نباشد!)حی میگن این دال و مدلول قرار دادیه!بیا هالا حی رولان بارت بگه «معنی خود نشانه است».حی هی!!

  2. جواد Says:

    خوشحالم که معلمی!

  3. حمید پرنیان Says:

    ادامه نده دیگه؛ من می ترسم؛ می ترسم این اغتشاش زبانی رو.

  4. مجتبی محمدظاهری Says:

    هی رفیق سال تازت مبارک.
    بی ربط:
    سبک ها دروغی بیش نیستند فرزند زمان خود باشید. لکوربوزیه
    کلمات دروغی بیش نیستند
    بی ربط 2:
    شناسنامه من یک دروغ تکراری است هنوز تا متولد شدن مجالم هست
    بی ربط3:
    رجوع شود به جمهوریت افلاطون(همه جهان گل وازه است)
    بی ربط4:زمین مرا تو را و نیاکان مارا به بازی گرفته است.
    بی ربط5:….و این جهان به لانه ماران مانند است و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی است ….
    بی ربط های بعدی:
    زمین جای خوبی برای ماندگاری نیست.

  5. مجتبی محمدظاهری Says:

    هی رفیق از تو که این همه پلی فونیک مینویسی و با مادر هرمنوتیک وصلت کردی و بازی زبانی شناسی و خفن فی جمیع الاوقات بشری هستی و در احوالات بیان فولکولوریک مستغرق و مشغول مکاشفه و کاشف الشهود فی العرض و التبعاتین بعیده که ان نکته ظریف که ما از یک جاییمان استخراج کردیم رو نگیری.یعله.سال که ماست و دوغ و این چیزا نیست و لی دقت داشته باشین که سال گاوه .یعنی گاو یه جور تاویل به متن ه.و مگر نشنیدین او رفیقمون میگه :
    ما سه نفر بودیم و سال سال چاقو بود.

  6. مجتبی محمدظاهری Says:

    ما سه نفر بوديم

    دست‌هامان بي‌سايه

    سايه‌هامان بر ديوار

    و چشم‌هامان رو به ردپاي پرندگاني

    كه در اوقات روياها رفته بودند

    بعد هم اندكي باران آمد

    ما دلمان براي خواندن يك ترانه‌ي معمولي تنگ شده بود

    اما صداي شكستن چيزي شبيه صداي آدمي آمد.

    سال‌ها بعد، از مادران مويه نشين شنيديم

    هيچ بهاري آن همه رگبار نابهنگام نباريده بود،

    مي‌گويند سال… سال كبوتر بود.

    ما دو نفر بوديم

    يادهامان در خانه

    خواب‌هامان از دريا

    و لب‌هامان تشنه

    تنها به نام يكي پياله‌ از انعكاس‌ِ نوشانوش

    بعد هم اندكي باران آمد

    ما دلمان براي ديدن يك رخسار آشنا تنگ شده بود

    اما صداي شكستن چيزي شبيه صداي آدمي آمد.

    سال‌ها بعد، از مادران مويه نشين شنيديم

    هيچ بهاري آن همه رگبار نابهنگام نباريده بود،

    مي‌گويند سال… سال چاقو بود.

    ما يك نفر بوديم

    بعد هم اندكي باران آمد…

  7. sep Says:

    bayad hame chio finglish kard :D

بیان دیدگاه